آموزش زبان پایه ی هشتم با مینوفضلی نژاد - خانم مینو فضلی نژاد
× فروشگاه تغییر رمز تولیدمحتوا دعوت به همکاری قوانین تولید پروفایل راهنمای کاربران پرسش پاسخ سوابق سفارش تیکت سبد خرید
YOUR HTML GOES HERE
پروفایل بالا


مشاهده

آکادمی 2080 ، آموزشی با کیفیت برای همه

ارائه ی دوره های آنلاین و تخصصی - ارتقا شغلی ، دانشگاهی و آکادمیک

نام دوره : آموزش زبان پایه ی هشتم با مینوفضلی نژاد


7 قانون طلايي يادگيري زبان انگليسي
تصور کنيد بدون فکر کردن و هيچ زحمتي انگليسي صحبت کنيد کلمات به آساني و به سرعت به واسطه زبان شما ادا مي شوند و همچنين در آن واحد مفهوم صحبت هاي ديگران را درک مي کنيد براي اينکار شما بايد شيوه يادگيري مکالمه زبان انگليسي خود را تغيير بدهيد. اولين قدم کنارگذاشتن يادگيري لغات زبان انگليسي است تعجب کرديد ؟؟ بله درست است.
لغات را حفظ نکنيد در انگليسي زبانها, انگليسي را بر اساس يادگيري لغات نمي آموزند بلکه انها اصطلاحات( عبارات) را يادمي گيرند که ترکيبي از يک گروه لغت مي باشند که معني خاص خود را مي دهند. بر اساس تحقيقات صورت گرفته يادگيري مکالمه زبان انگليسي با اصطلاحات (عبارات) 4 تا 5 برابر سريعتر از يادگيري زبان انگليسي بر اساس تک لغات مي باشد همچنين دانش آموزاني که اصطلاحات (عبارات) را يادمي گيرند گرامر بيشتري هم بلدند. در ادامه به هفت قانون طلايي يادگيري آسان مکالمه زبان انگليسي مي پردازيم.
قانون اول : هميشه در پي يادگيري اصطلاحات (عبارات) باشيد و نه تک لغت ها

هرگز کلمات را بصورت جداگانه و منفرد يادنگيريد هرگز . وقتي يک لغت جديد مي بينيد هميشه اصطلاحي( عبارت) را که اين لغت جديد در آن به کاربرده شده است يادداشت کنيد و وقتي مي خواهيد مرور کنيد هميشه همان اصطلاحات (عبارات) را مطالعه کنيد و نه کلمات را اصطلاحات (عبارات) را گردآوري کنيد مکالمه و گرامر زبان شما 4-5 برابر سريعتر بهبود مي يابد

قانون دوم : از يادگيري گرامر انگليسي دست برداريد

زياد خودتون رو اسير گرامر نکنيد . گرامربه شما آموزش مي دهد که شما به زبان انگليسي فکر کنيد ولي شما مي خواهيد به صورت خودکار با زبان صحبت کنيد بدون فکر کردن بدين صورت شما مثل يک انگليسي زبان انگليسي را يادمي گيريد .

قانون سوم و مهمترين قانون : اول گوش کنيد

شما هر روز بايد به انگليسي گوش فرادهيد متون انگليسي را نخوانيد بلکه فقط گوش دهيد خيلي ساده است اين کليد موفقيت شما در يادگيري مکالمه انگليسي است از خواندن متون انگليسي راصرف نظر کند وبه گوش دادن زبان انگليسي به صورت مداوم و روزانه بپردازيد. انگليسي را با گوشهايتان يادبگيريد و نه با چشمهايتان در اغلب مراکز آموزش زبان شما با چشم زبان را يادمي گيريد شما متون انگليسي را مي خوانيد و قواعد گرامري را فرامي گيريد اما براي موفقيت در يادگيري مکالمه انگليسي بايد سيستم شنيداري را جايگزين کنيد شما بايد روزي 2-3 ساعت فقط به انگليسي گوش دهيد بدين صورت مکالمه شما به سرعت بهبود مي يابد و انگليسي را به اساني صحبت مي کنيد

قانون چهارم : يادگيري آرام و عميق بهترين است

راز يادگيري راحت مکالمه انگليسي يادگيري دقيق کلمات و عبارات انگليسي مي باشد اينکه ما توضيح کلمات را بدانيم و يا فقط براي آزمون آن را در حافظه بسپاريم کفايت نمي کند بلکه بايد ملکه ذهن ما شوند.براي يادگيري مکالمه انگليسي بايد بارها و بارها يک درس را مطالعه کنيم شما بايد خيلي عميق مطالعه کنيد

قانون پنجم : يادگيري گرامر با استفاده از يک داستان در قالب چندين زمان مختلف

براي يادگيري طبيعي و نه دستوري گرامر انگليسي بايد يک داستان ( نوشته – پاراگراف و .. ) صوتي را انتخاب کنيد که افعال آن در زمان حال صرف شده اند حال به يکي از دوستان که به انگليسي مسلط تر است بگوييد همين نوشته را در يک زما ديگر ( گذشته ساده – آينده – گذشته کامل و .. ) بنويسد و برايتان ضبط کند و دوباره آن را گوش کنيد حال شما مي توانيد با يک نوشته ( صدا) چندين حالات گرامري را يادبگيريد و شما لازم نيست قواعد گرامري را يادبگيريد فقط با شنيدن اين نوشته در زمان هاي مختلف با اين زمان ها آشنا خواهيد شد و گرامر شما خودبخود بهبود مي يابد.

قانون ششم : براي بهبود انگليسي بايد دروس و منابع انگليسي واقعي را هم مطالعه کنيد

اگر مي خواهيد انگليسي واقعي يعني همان انگليسي که در جوامع انگليسي زبان استفاده مي شود را ياد بگيريد بايد از منابعي استفاده کنيد که در اين باره نگاشته شده اند نظير فيلم ها , مجلات واقعي , کتب صوتي واقعي , راديوها و… واقعي منظور اين است که انگليسي زبان ها خودشان از آن استفاده مي کنند گوش مي دهند , نگاه مي کنند و مي خوانند .

قانون هفتم : گوش کنيد و جواب دهيد نه اينکه فقط گوش دهيد و تکرارکنيد

درکنار هر درسي سوالاتي هم مطرح مي شوند هميشه به سوالات جواب دهيد و ازکنار آن ها نگذريد . بهنگام گوش دادن به منابع صوتي از يکي از دوستان بخواهيد در باره داستان از شما سوال کند و شما به آنها جواب دهيد اين به شما يادمي دهد که سريع فکر کنيد و جواب را پيداکنيد.

هفت قانون طلايي يادگيري آسان مکالمه انگليسي طبق متد – ا فورتلس انگليش – بودند مطمئنا نظريه هاي متفاوتي در زمينه يادگيري انگليسي به گوش شما خورده و يا ديده ايد و هيچ کدام از اين هفت قانون کامل نيستند ولي به ياد داشته باشيد راه هاي يادگيري زبان بي نهايت هستند يکي آموزش انگليسي از طريق راديو , يکي آموزش انگليسي از طريق فيلم با زيرنويس , ديگري از طريق دوره آموزشي. پس وقت را غنيمت شمرده و از هر جا که شروع کنيد درست شروع کرده ايد . انگيزه جرقه و پشتکار و مطالعه مداوم کاتاليزور يادگيري زبان انگليسي مي باشد .

نام مدرس : خانم مینو فضلی نژاد

لیسانس مترجمی زبان انگلیسی ارشد اموزش زبان

 سوابق تحصيلي:
ليسانس مترجمي زبان انگليسي
ارشد اموزش زبان

 سوابق تدريس:
سابقه 3 سال سوپروايز در دبيرستان بامداد پارسي
سابقه تدريس در دبيرستان هوردخت
سابفه تدريس دبستان هما
سابقه تدريس دبستان پيشتازان
سابقه تدريس خصوصي و انلاين

 روش هاي تدريس:
تدريس مکالمه بي گرامر
تدريس مکالمه با فلش کارت بدون نوشتاري
تدريس با متد جديد دنيا

 افتخارات:
ناليف کتابنامه
پايان نامه موفق



مينو فضلي نژاد
ديپلم تجربي
ليسانس مترجمي زبان انگليسي
ارشد اموزش زبان فارسي به غير فارسي زبانان
سوپر وايزر زبان ترميک دبيرستان هوشمند بامداد پارسي
دبير دبيرستان هوردخت
دبير دبستان هما
دبير دبستان پيشتازان کامپيوتر ايران
همکاري با تيز هوشان دکتر شاکري
مدرس خصوصي و انلاين
زبان ترميک و اموزشگاهي
متوسطه 1
متوسطه2
نوشتن حل المسايل پايه 7 و 11 براي استاد بانک

مزیت و ویژگی این دوره چیست؟
دوره ی حاضر  بر اساس ویژگی های  نوآموزان زبان انگلیسی  و با تکیه بر هوش شنیداری و آموزش اصطلاحات و گرامر کاربردی  و بر اساس سرفصل های کتاب درسی هشتم متوسطه طراحی شده است 


مدت : 22 دقیقه



هزینه ی دوره کامل :
رایگان

دانلود فایل ها

موارد زیر را هم ببینید ، حدس می زنیم بپسندید

اینها هم توسط خانم مینو فضلی نژاد تهیه شده است

از جدیدترین های ما هم دیدن کنید

نظرات

به این دوره امتیاز دهید
نظر یا سوال خود را بنویسید



برای ارسال نظر باید در سایت لاگین کرده باشید

راه های موثر برای دور بودن از تنبلی در زندگی


راه های موثر برای دور بودن از تنبلی در زندگیمجموعه : رازهای موفقیت راه های موثر برای دور بودن از تنبلی در زندگی راه های موثر برای دور بودن از تنبلی در زندگی همیشه تنبلی باعث عقب افتادن از زندگی میشود در ادامه با راه های موقر برای دور بودن از تنبلی در زندگی را دنبال کنید.



تنبلی مشکلی که این روزها همه را با خود درگیر کرده است و از عوارض آن می توان به عدم پیشرفت در کارها و زندگی و همچنین چاقی اشاره نمود. می گویند ما نسل تنبلی هستیم. این را آدم های نسل قبل می گویند و بعدش شرح کوشش های مدامشان را هم ضمیمه حرف هایشان می کنند و «زرنگ» بودنشان را به رخمان می کشند.

 

می گویند ما نسل تنبلی هستیم اما منظورشان دقیقا تنبلی به معنای «انجام ندادن هیچ کاری» نیست. منظورشان بیشتر این است که ما کارهایمان را عقب می اندازیم. دیر تصمیم هایمان را عملی می کنیم و به قول روان شناس ها «اهمال کار» یا «تعلل ورزیم».

 

البته خیلی هم بیراه نمی گویند. جمله «مشکل اصلی من این است که تنبلی می کنم» اعترافی است که ترجیع بند در دل های خودمانی ما نسل سومی ها و شما نسل چهارمی هاست.اما واقعا اهمال کاری همیشه همین قدر منفی است؟ چه کسانی اهمال کارند؟ و چه طور می شود اهمال کار نبود؟ «زندگی ماهرانه» این شماره راست کار اهمال کارهای حرفه ای است.

 

«گرایش فرد برای به تاخیر انداختن آغاز یا انجام کارهای مهم تا سرحد رنج و زحمت و ناراحتی». این تعریف آکادمیک و قلمبه سلمبه روان شناس ها از اهمال کاری است. با این حساب خیلی از ما لااقل در دوره ای کوتاه از زندگی مان اهمال کاری را تعریف کرده ایم اما بعضی ها هستند که اهمال کاری جزیی از شخصیتشان است.

 

یعنی همان اول بسم الله باید اهمال کارهای گاه به گاهی را از اهمال کارهای بالفطره جدا کرد. تازه این اول ماجراست. اهمال کاری طبقه بندی های دیگری هم دارد.

راه های موثر برای دور بودن از تنبلی در زندگی

کلا روان شناس ها حالشان خوب است! اول می آیند ویژگی های منفی آدمیزاد را درمی آورند و ردیف می کنند و هشدار می دهند، بعدش می گویند البته این ویژگی های منفی همیشه هم بد نیستند!

 

اهمال کاری هم همین طور است. حالا بگذریم از اینکه خود روان شناس های اهمال کاری کرده اند و مطالعه این درد همیشگی بشر را تا همین 20 سال پیش عقب انداخته اند. تازه حالا بعد از چند سال به این نتیجه رسیده اند که ما اهمال کاری خوب هم داریم.

 

قضیه اینجاست که ما دو جور اهمال کار داریم. نوع منفی اش، آنهایی هستند که بهشان می گویند «اهمال کار منفعل». همین طور که از اسم این اساتید برمی آید، آنها در مقابل وسوسه به عقب انداختن کارها کاملا تسلیمند و اساسا (اسمایلی بهنام تشکر در ساختمان پزشکان) توانایی تصمیم گرفتنشان مشکل دارد.

 

برعکس «اهمال کارهای فعال» هستند. این آدم ها عمدا و آگاهانه کارهایشان را عقب می اندازند! آنها خودشان می دانند که اگر کارهایشان را عقب بیندازند هم می توانند در دقیقه 90 انجامش دهند و هم آن را بهتر انجام می دهند و هم دست آخر از نتیجه کارشان راضی ترند. پس اگر اهمال کاری مثبت دارید اصلا احساس گناه کنید و اهمال کار بمانید و خوش باشید!

 

اهمال کاری از کجا می آید؟

خب! حالا دوباره برگردیم سر اهمال کاری منفی. به نظرتان چرا آدم ها اهمال کاری می کنند. خیلی ها – مخصوصا آنها که یک اهمال کار روی اعصاب دور و برشان دارند – جوابشان بیشتر به فحش شبیه است و اهمال کارها را با انواع و اقسام برچسب های روانی مثل «بی مسوولیتی» و «بی وجدانی» و ویژگی های غیرقابل چاپ دیگر همراه می کنند.

 

اما راستش را بخواهید باید وارد دنیای اهمال کارها بشوید تا بدانید پشت این «پشت هم اندازی» همیشگی علت های نادیده دیگری هم هست.

 

1- از شکست می ترسند

عمرا به ذهنتان برسد که اهمال کارها برای موفقیت خودشان پشیزی ارزش قائل شوند. اما باید خدمتتان عرض شود که دقیقا برعکس. بعضی از اهمال کارها چنان موفقیت برایشان مهم است که بزرگترین دغدغه شان این است که «نکند موفق نشوم»، «نکند فلان کارم را خوب انجام ندهم».

 

برای همین کلا به استقبال کار نمی روند و از ترس شکست، کاری که احتمال شکست هم در آن وجود دارد (یعنی همه کارها) را عقب می اندازند. کلا پیچیده اند این اهمال کارها.

 

2- معیارهایشان برای کار خوب زیادی بالاست

شما یادتان نمی آید. یک زمانی ما توی همین صفحه یک مطلب داشتیم با تیتر «کمالگراها به بهشت نمی روند». همان جا هم پته آدم هایی که توی ذهنشان فقط نمره 20 و رتبه 1 و مدال طلای موفقیت و بقیه حتی نمره 19 و رتبه 2 و مدال نقره یک شکست تمام عیار به حساب می آید را ریختیم روی آب.

 

این آدم ها که بهشان می گویند کمالگرا، مستعد اهمال کاری هم هستند. آنها خیلی معیارهای بالایی برای موفقیت دارند و اگر احتمال دهند که به آن معیارها نرسند، انگیزه شان می آید پایین یا کلا بی خیال می شوند یا فوقش کارشان را عقب می اندازند.

 

3- خودشان را دست کم می گیرند

آدم های اهمال کار خودشان و کارهایشان را دست کم می گیرند. وقتی تو کارهای کوچکت را دست کم بگیری، خب معلوم است که زمان انجام دادنش هم خیلی برایت اهمیت ندارد. بالاخره زندگی روزمره از همین کارهای کوچک و جزیی تشکیل شده و اگر همین ها را هم به حساب نیاورید، فقط خستگی آخر روز توی تنتان می ماند و اهمال کاری مزمن توی روانتان.

 

4- نمی توانند نه بگویند

خب پسر خوب! دختر خوب! یه نه ناقابل بگو و نه خودت را توی دردسر بینداز و نه دیگران را از انتظار ذله کن. بعضی از اهمال کارها کلا مهارت نه گفتن ندارند. به همه می گویند بله و سر خودشان را شلوغ می کنند و زمانشان را نمی توانند مدیریت کنند و هی کار همه با هم عقب می افتد.

 

تازه این بخش آگاهانه ماجراست، در ناخودآگاهتان شما دارید از کسانی که این قدر کار ریخته اند روی سرتان انتقام می گیرید و عمدا کارهایشان را عقب تر هم می اندازید. گفتم که اهمال کارها آدم های پیچیده ای هستند. گفتم یا نگفتم؟

 

اهمال کارها منطق ندارند

اهمال کارها برای اهمال کاری خودشان، دلیل هایی دارند. دلیل هایی که می توان آنها را «باورهای غیرمنطقی اهمال کارانه» نامید. افراد اهمال کار اول باید این باورهای غیرمنطقی را بشناسند تا بتوانند رفتارشان را تغییر دهند. جالب اینجاست که اهمال کارها فکر می کنند افراد موفق هم همین باورها را دارند، درصورتی که افراد موفق هیچ کدام از این باورها را ندارند.این باورها و وجه غیرمنطقی شان را اینجا ردیف کرده ایم.

 

1- به تاخیرانداختن کارها باعث عملکرد دقیق و حفظ اعتماد به نفس می شود.

چالش: همیشه هم این طور نیست. بعضی وقت ها به تعویق انداختن کارها موجب انجام نشدنشان می شود یا باعث می شود به خاطر استرس زمان پایان کار غیردقیق تر انجام شود.

 

2- تاخیر، باعث می شود فشار روانی از بین برود و شخص می تواند آزادانه و آسان کارش را انجام دهد.

چالش: تاخیر گاهی خودش باعث فشار روانی است.

 

3- این کاری است که سال ها آن را انجام داده ام و تقریبا از آن خسته شده ام، پس دیگر میلی به انجام آن ندارم.

چالش: مشکل با کار تکراری را باید خود کار حل کرد، نه با به تعویق انداختنش.

 

4- تاخیر و انجام دادن کار در آخرین لحظات باعث صرفه جویی در وقتم خواهد شد.

چالش: گاهی تبعات انجام کار در دقیقه نود خودش وقت گیر است. در ضمن کار تمام نشده خودش درگیری های ذهنی ایجاد می کند که به صورت پنهان وقت آدم را می گیرد.

 

5- امروز کاری بهتر و لذت بخش تر پیش رو دارم که با از دست دادن آن معلوم نیست فردا چنین وضعیتی داشته باشم، پس همان بهتر که کار امروز را به فردا بیندازم.

 

چالش: این را لذت گراها خیلی باور دارند. اما واقعیت این است که همیشه کارهای لذت بخش و غیرلذت بخش محتملی در هر روز وجود دارند. اگر ما کلا کارهای لذت بخش را ترجیح دهیم، همیشه بهانه ای برای به تعویق انداختن کارهای غیرلذت بخش وجود دارد. ضمنا می شود دنبال راه هایی برای لذت بخش تر کردن همان کارهای ناخوشایند هم بود.
راه های موثر برای دور بودن از تنبلی در زندگیاهمال کاری همیشه هم بد نیست. خیلی وقت ها واقعا لازم است که ما تصمیم گیری هایمان را عقب بیندازیم تا بتوانیم تصمیم بهتر و عاقلانه تری بگیریم. درست است که این موارد از بدیهیات است اما باور کنید بعضی ها همین بدیهیات را رعایت نمی کند. این چهار موقعیت که در آن لازم است اهمال کار باشیم را عجول ها دقیق تر بخوانند.

 

1- وقتی وقتش نیست

وقتی که هیچ فشار زمانی خاصی وجود نداشته باشد، لازم نیست که فورا تصمیم بگیرید. مثلا وقتی که شما تازه 15 سالتان است، تصمیم برای ازدواج اصلا ضروری نیست.

 

2- وقتی اطلاعات کافی نیست

وقتی که هنوز اطلاعات کافی نیست و تصمیم گرفتن فوری اصلا عاقلانه نیست. مثلا وقتی که می خواهید انتخاب رشته کنید اما هنوز نمی دانید در رشته های مختلف دانشگاه چه خبر است. البته یادتان باشد که چیزی به نام «اطلاعات کامل» افسانه ای بیش نیست و این جور وقت ها هم نباید آن قدر وسواس به خرج دهید و اطلاعات اضافی انبار کنید.

 

3- وقتی که موضوع خیلی پیچیده است

بعضی وقت ها تصمیم آن قدر پیچیده، چندبعدی و سرنوشت ساز است که واقعا بهتر است برای تصمیم گرفتن وقت بگذارید و همه جوانب را بسنجید. تصمیم به ازدواج، طلاق و بچه دارشدن در سطح اول و تصمیم به تغییر رشته، تغییر شغل، تغییر محل کار یا زندگی در سطح دوم این تصمیم ها هستند.

 

4- وقتی که اولویت های دوفوریتی دیگری هم هستند

بعضی وقت ها ما یک تصمیم معمولی باید بگیریم اما ناگهان اتفاقی می افتد که تصمیم گرفتن درمورد آن اولویت بیشتری دارد. مثلا وقتی که یکی از اعضای خانواده تصادف کرده است، تصمیم گیری درباره خریدن لپ تاپ را باید عقب انداخت.حتما می گویید اینکه معلوم است! نه جانم معلوم نیست! خیلی ها به همین راحتی این اولویت ها را تشخیص نمی دهند یا آن قدر خود خواهند که خودشان نمی خواهند تشخیص دهند.

 

کار امروز را به فردا نینداز!

به گمانم اگر مطلب را تا حالا درست گرفته باشید، اصلا نیازی به این بخش پیشنهادها نیست. اما به هر حال تنبلی است و هزار درد بی درمان. این چندتا راهکار برای غلبه بر اهمال کار درونتان پیشنهاد می شود.

 

1- اهمال کاریتان را بشناسید!

بدانید چه نوع اهمال کاری هستید. فعال یا منفعل؟ همیشگی یا موقت؟ اگر یک اهمال کار همیشگی منفعل هستید، لازم است که بروید مرحله بعد وگرنه با اهمال کاری خوبتان حال کنید.

 

2- خوبی و بدی اهمال کاریتان را ردیف کنید

کدام کارهاست که آنها را به تاخیر می اندازید؟ این کارها را یکی یکی یادداشت کنید، بعد جلویش یک جدول خوبی ها و بدی ها بکشید و ببینید هرکدام از این کارها چه قدر سود د ارد و چه قدر زیان. این جوری میزان ضرری که کرده اید درست تر تخمین زده می شود.

 

4- برنامه بریزید

 به گزارش پارس ناز حالا که به عمق ورشکستگی خود پی بردید، می توانید بنشینید مثل بچه آدم برای «برون رفت از بحران» (اسمایلی کارشناس های بخش خبری تلویزیون خودمان). برنامه بریزید. برای برنامه ریزی هم کارهای عقب مانده تان را به قول علما «الاهم و فی الاهم» کنید، یعنی اولویت ها را معلوم کنید، بعد برای انجامشان برنامه بریزید.

 

5- هدف ها را لقمه لقمه کنید

خیلی وقت ها چون که فقط رسیدن به هدف های درشت درشت به ما حال می دهد، کلا با زندگی روزمره حال نمی کنیم. هر روز که آدم به یک هدف بزرگ نمی رسد. برای همین هم کارهای کوچک راهی عقب می اندازیم. به جای هدف های بزرگ، هدف های کوچکتر و کوتاه مدت تر را انتخاب کنید؛ مثلا برای هدف کلی و وسیعی مثل ادامه تحصیل باید

 

هدفتان را آن قدر خرد کنید تا به هدف های کوچکی مثل «پرسیدن درباره منابع از فلان افراد» و «خریدن منابع از فلان کتابفروشی در فلان بازه زمانی» برسید.

 

6- به خودتان جایزه بدهید

هرکدام از کارهای کوچک یا بزرگی که تا به حال عقب افتاده بودند را که انجام دادید خودتان را تشویق کنید تا ادامه راه برایتان خوشایند باشد.

اینها را دیدین؟ ، امیدواریم مورد پسند شما باشند




  • 1
    0
    9143540973 21